عدم بحث تفصیلی غرب در فلسفه علوم انسانی، آنها را دچار مغالطات کرد
تاریخ انتشار: ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۳۰۷۶۲۲
خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه-محمدابراهیم یزدانی: فلسفه مطلق دانشی است که از موجود بماهو موجود بحث میکند.در مقابل فلسفه مطلق، فلسفههای مضاف را داریم.فلسفههای مضاف هم مثل فلسفهی مطلق یک دانش هستند.فلسفهی مضاف دانشی است که پیرامون مضافالیه خودش، هم بحث روشمند، هم تحلیل و هم توصیف میکند.فلسفه مضاف دانشی است که با روش عقلانی یا تاریخی بهصورت فرانگرانه به تحلیل یا توصیف مضافالیه خود میپردازد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به همین بهانه با حجت الاسلام دکتر علی مصباح یزدی عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی به گفتگو نشستیم که در ادامه حاصل آن را میخوانید:
*جایگاه فلسفههای مضاف در بین ادبیات فلسفی و محل شکلگیری آن کجاست؟
علوم انسانی، مجموعه علومی هست که به توصیف تبیین و تفسیر پدیدههای فردی و اجتماعی از آن جهت که انسانی هستند، نه از جهت فیزیکی و زیستی و جهت بخشی به افعال و انفعالات انسانی میپردازد؛ از جمله: اقتصاد، روانشناسی، جامعهشناسی، اخلاق، حقوق، مدیریت، علوم تربیتی، علوم سیاسی، تاریخ و …. درباره فلسفههای مضاف هم میگوئیم که براساس معرفت شناسی اسلامی همه علوم برای اثبات مسائل خود احتیاج به فلسفه دارند به این معنا که هستی و وجود موضوع آنها برای اثبات آن نیاز به بحث فلسفی دارد. روش علوم نیاز به اثبات اعتبار معرفت شناختی فلسفی دارد و همینطور مبانی اصلی آنها در مبانی اصلی آنها به فلسفه نیاز دارد، به همین دلیل هست که فلسفه را مادر علوم مینامند. فلسفههای مضاف در واقع یک حد واسطی هستند بین فلسفه مطلق یا متافیزیک یا هستی شناسی یا هر اسم دیگری که برای آن بگذاریم. بطور کلی برای فلسفه دو پایه اصلی و عام برای همه علوم در نظر گرفته میشود. یکی هستیشناسی و یکی معرفتشناسی که اینها کلیترین مسائل مربوط به هستی و معرفت را بحث و اثبات میکنند پله بعدی این است که این موضوعات بطور خاص در یک موضوع خاص یا درباره یک معرفت خاص مقید میشود مضاف میشود به یک موضوع خاص یا به یک علم خاص.
* بر این اساس فلسفههای مضاف چگونه تعریف میشوند؟
بنظر بنده، ما دو نوع فلسفه مضاف داریم. فلسفههای مضاف به موضوع و فلسفههای مضاف به علم. فلسفههای مضاف به موضوع هستی شناسههای مضاف هستند یا هستی شناسی مقید به یک هستی خاص هستند. براساس این تعاریف ما در میان مبانی علوم یک دسته مبانی داریم که مشترک بین همه علوم هست آنها را میشود یکجا بحث کرد یا در بین یک دسته خاصی از علوم مجموعهای از رشتههای علوم هستند که مبانی مشترکی دارند آنها را جدا بحث میکنند. مثلاً: فلسفه علم عمدتاً مباحث معرفت شناسی علوم تجربی است حالا فیزیک، شیمی، زیست شناسی، نجوم و … باشد. آنهایی که از روش تجربی استفاده میکنند. مبانی معرفت شناسی مشترک آنها را در فلسفه علم بحث میکنند یا در فلسفه علوم انسانی آن مبانیای که همه علوم انسانی به آن نیاز دارند را جدا جدا برای اینکه در هر علمی جدا بحث نکنند، در فلسفه علوم انسانی بحث میکنند. حالا ممکن است که عمدتاً اینها ناظر به همان مباحث معرفتشناختی و روششناسی علوم هم هست، اما هر علمی هم بعد از این مبانی عام یکسری مبانی اختصاصی هم ممکن است نیاز داشته باشد بحث بکند که آن را در فلسفه خاص به همان علم بحث میشود. فلسفه ریاضیات راجع به عدد و ماهیت آن و اینکه آیا وجود ذهنی است یا وجود خارجی است و چیزهایی از این قبیل بحث میکنند که مخصوص ریاضیات است. شاید فرض کنید پزشکی از آن جهت که پزشکی است نیاز به این نداشته باشد هرچند ممکن است که در روشهای خود بخواهد از ریاضیات استفاده کند نهایتاً باز دوباره به آن احتیاج پیدا میکند. منتهی از آن جهت که روش ریاضی را به کار میگیرد نه از آن جهت که پزشکی است لذا فلسفههای مضاف یک سلسله مراتبی پیدا میکنند که از عام به خاص میتوانند منظم شوند. شاید اگر تأمل بیشتری شود، بشود غیر از این دو سطحی که اشاره شد سطوح دیگری هم لااقل در بعضی از علوم اضافه کرد که شاید بیشتر از این دو مرتبه از فلسفههای مضاف هم بشود پیدا کرد.
*اگر فلسفههای مضاف را به عنوان یک نیاز علمی فعلی قبول کنیم، جایگاه این فلسفهها در نظریهپردازی علوم انسانی اسلامی چگونه است؟
با توجه به معلومات معرفت شناختی که داریم برای پرداختن به نظریهپردازی در یک علم، حالا اعم از علوم انسانی و علوم طبیعی و علوم پایه بدون پرداختن و حل کردن این سلسله مسائل فلسفی مبنایی ورود در علوم دیگر و اظهار نظر و نتیجه گیری غیرممکن است. البته ممکن است که اینها گاهی به صورت ناخودآگاه یا نیمه آگاهانه یا به صورت اجمالی پذیرفته شده باشد. توسط یک محقق و آگاهانه و تفصیلی نرود. سراغ فلسفه آن علم اول فلسفه فیزیک بخواند مسائل آن را حل کند بعد سراغ تحقیقات فیزیکی برود. ولی همین که کسی وارد فیزیک میشود و در آن علم تحقیق میکند. یعنی پیش فرض گرفته که ماده وجود دارد قوانینی بر ماده حاکم است، اصل علیتی هست که بعد دنبال این میرود که روابط علّی بین پدیدهها را کشف بکند. قوانین کلی حاکم بر آنها را کشف کند اینها معلوم است که این مبانی را پیشاپیش پذیرفته ولو غیرآگاهانه ولو به صورت تقلیدی هم شده به هرحال در این زمینه موضعی دارد که دارد براساس آنها پیش میرود. پرداختن به فلسفههای مضاف از این جهت قبل از ورود به یک علم کمک میکند، به اینکه این پیش زمینهها و پیش فرضها آگاهانه و به صورت مفصل و تفصیلی مورد توجه قرار بگیرد و در ضمن تحقیقات به آن توجه شود و مانع از مغالطات و اشتباهات روشی اشتباهات در استدلال و غیره بشود. از این جهت شبیه علم منطق میماند که همه انسانها ولو انسانهای عادی و بیسواد در مطالعات خود در استدلالات و بحثهای خود از قواعد منطقی استفاده میکنند ولو اینکه هیچ منطق هم نخوانده باشند.
*ویژگیهای فلسفههای مضاف چیست که آنها را متمایز میکند؟ و چرا برخی آن را غیر مفید میدانند؟
فلسفههای مضاف تقریباً میشود گفت حالتی دارند که ولو اینکه کسی هم این فلسفهها را نخواند به تفصیل وارد آن نشود ولی چارهای ندارد جز اینکه این مبانی را به یک صورتی برای خود حل کرده باشد. ولو به صورت تقلیدی و نیمه آگاهانه و به صورت پیش فرض به نظر میآید که بعضی از نقدها و اشکالاتی که به اصل فلسفه مضاف یا به ضرورت فلسفه مضاف یا به مفید بودن فلسفه مضاف میشود یا حتی گاهی پرداختن به فلسفههای مضاف مضر تشخیص داده میشود. یک شبهاتی سو تفاهماتی است که اگر درست توجه شود چه بسا خیلی از آنها قابل رفع باشد به نظر ما میآید که همه آنها قابل رفع هست.
*این نقدهای به فلسفه مضاف چیست؟
در یکی از این نقدها اشاره شده که اینکه میگوئید، فلسفه مضاف اصلاً این کلمه از کجا آمده این اصطلاح که در متون و ادبیات فلسفه غربی وجود ندارد. چنین چیزی ما نداریم، یک اختراع و ابتکاری هست که فارسی زبانها به خرج دادند. آیا این ضرورتی دارد مفید است یا مضر است یا بی فایده است؟ گفتم که این فلسفههای مضاف که اشاره دارد به موضوع فلسفههای مضاف در علوم مختلف و سطوح مختلف اصلاً وجه مشترکی بین اینها وجود ندارد و صرفاً یک مشترک لفظی است. بنابراین هیچ پایه منطقی ندارد که ما یک لفظی را به این عنوان ابداع بکنیم فایده آموزشی و پژوهشی هم ندارد. بنابراین باید بگوییم که ما یک فلسفه داریم حالا فارغ از اینکه این فلسفه مطلق است یا مضاف است. اصلاً مطلق و مضاف بیمعنی است و فلسفه یعنی شاخههای مختلفی که روش آنها عقلی هست، دیگر فلسفه مضاف آوردن کار بیهودهای میباشد. پاسخ این هست که همانطوری که اشاره شد فلسفههای مضاف یا هستیشناسی مضاف هستند یا معرفت شناسی مضاف هستند. یعنی وجه مشترک آنهاست یعنی فلسفه و معرفت شناسی مطلق داریم که به مطلق معرفتها یا به مطلق هستی و وجود میپردازد. موضوع آن وجود بما هو وجود از آنکه یک پله پایینتر بیاییم فلسفههای مضاف هستی شناسی مضاف هستند.
اشکال دیگری مطرح میشود این هست که فلسفه مضاف یعنی در واقع میگوید این از شاخه اصلی فلسفه جدا شده یک چیز فرعی است و این باعث میشود انگیزهها برای اینکه به این مسائل بپردازند کم بشود. ولی اگر شما بگویید که ما یک فلسفه داریم. این هم فلسفه هست بنابراین هرکس که در رشته فلسفه کار میکند و علاقه دارد این را جز کار اصلی خود و موضوع اصلی خود میداند و به آن علاقمند میشود و به آن میپردازد. این هم به نظر میآید دلیل خوبی نیست و با اینکه روششناسی اینها مشترک هست ولی موضوع آنها متفاوت هست اینکه حالا اگر مضاف گفتیم یک شاخه فرعی میشود و دیگر کسی به آن نمیپردازد این به نظر نمیآید که خیلی مسموع باشد چون که در همه شاخههای علوم همین اتفاق افتاده یک موقعی به همه علوم حتی طبیعیات فلسفه میگفتند حالا بعد که فیزیک و شیمی جدا شد باعث شد که به اینها کسی نپردازد نه هرکسی به فراخور علایق و ظرفیتها و استادهای خود به اینها میپردازد و این دلیل کافی برای رفع این استبعاد نیست.
*منظر غربیها در فلسفه مضاف چگونه هست و آنها چگونه در آن ورود میکنند؟
بله، همین سوأل شما را برخی به عنوان اشکال طرح میکنند و میگویند، غربیها که آمدند اقتصاد و جامعه شناسی و اینها را مطرح کردند و با علوم خود کل جهان را تسخیر نمودند. مگر آنها اول آمدند فلسفههای مضاف درست کردند، بعد سراغ علوم رفتند و آیا لزومی دارد ما اول بیاییم یک فصل مفصلی مدتی را به فلسفههای علوم انسانی اختصاص بدهیم بعد بیاییم سراغ علوم انسانی و اسلامی سازی کردن آن؟ جواب این هست که بله، اتفاقاً چون غربیها آگاهانه و تفصیلی بحث نکردند دچار خیلی از خبطها و مغالطات شدند که حالا ما باید بنشینیم یکی یکی آن اشتباهات را در بیاوریم و نقد بکنیم و به جای آن حرف صحیح بنشانیم. بنابراین اگر بخواهیم یک روند منطقی را طی بکنیم و از اساس شالوده یک بنا را بسازیم تا بعد بتوانیم یک کاخی روی این بنا کنیم که در مقابل زلزلههای فکری و اندیشهای هم تاب مقاومت داشته باشد باید از همین فلسفههای مضاف شروع کنیم.
*آیا فلسفههای مضاف در اسلامی سازی علوم انسانی استفاده میشوند؟
یکی از نویسندگان به همین نکته در رد فلسفههای مضاف پرداخته بود و میگفت: فلسفههای مضاف در راستای تولید علوم انسانی سکولار کارآمدند، ولی در تولید علوم انسانی اسلامی ناکارآمد هستند. پس حق میدهیم به غربیها که فلسفههای مضاف کار بکنند ولی ما نیازی نداریم. بلکه اصلاً مضر هم هست که به آن بپردازیم چرا؟ میگویند در فلسفههای مضاف پرسشهایی مطرح هستند که علاوه بر روش عقلی از روش نقلی نیز میتوان به آنها پاسخ داد. هرچند فلسفه مضاف عقلی را میتوان مرتبهای از علوم انسانی اسلامی قلمداد کرد اما نمیتوان آن را حد اعلی و مصداق تام علوم انسانی اسلامی انگاشت، در نتیجه اگر ما به فلسفههای مضاف بپردازیم. یعنی فقط با روش عقلی بخواهیم مبانی علوم انسانی را بحث کنیم خود را از سطوح و مراتب بالاتر و حد اعلای علوم انسانی اسلامی که متکی بر بهره گیری از روش نقلی در کنار روش عقلی است محروم کردهایم پس ما اگر میخواهیم علوم انسانی اسلامی کار کنیم. فلسفههای مضاف به درد ما نمیخورد ناکارآمد است ولی غربیها اگر این کار را بکنند اشکالی ندارد چون آنها به نقل کاری ندارند آنها فقط عقلی بحث میکنند کار آنها راه میافتد. برای این مسئله ما جواب داریم و میگوئیم به نظر میآید اینجا چند خلط بحث وجود دارد. یکی اینکه اولاً ما فلسفههای مضاف را مقدمه اسلامی سازی علوم انسانی میدانیم نه خود اسلامی سازی اگر کسی ادعا بکند که صرفاً فلسفههای مضاف کافی هستند و اگر کسی فلسفههای مضاف را حل کرد اسلامی سازی علوم انسانی انجام شده و تمام شده این اشکال وارد بود که نه چنین چیزی نیست و مثلاً بخش نقلی آن هنوز مانده که بخش عمده کار هست، درحالیکه ما چنین ادعایی نداریم ما حتی خود حل مسائل فلسفههای مضاف را هم بخشی از اسلامیسازی نمیدانیم، این را مقدمه اسلامیسازی میدانیم آن هم مقدمه لازم نه مقدمه کافی بنابراین ما به فلسفههای مضاف به عنوان یک کار مقدماتی که چاره از آن نیست در کنار بقیه مقدماتی که لازم هست برای اینکه بعد از آن اسلامی سازی را انجام بدهیم نگاه میکنیم و این اشکال وارد نیست. به عنوان نکته پایانی باید بگویم که فلسفههای مضاف مقدمه علوم انسانی اسلامی هستند نه کل تحول در علوم انسانی و نه بخشی از علوم انسانی اسلامی لذا اکتفاء به روش عقلی در فلسفههای مضاف مستلزم محرومیت از پرداختن به نقل در خود علوم انسانی نخواهد بود.
کد خبر 5712076منبع: مهر
کلیدواژه: فلسفه علی مصباح یزدی فلسفه مضاف امام خمینی دولت اسلامی علوم انسانی علوم انسانی اسلامی تحول در علوم انسانی فلسفه غرب فلسفه اسلامی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره نیمه شعبان 1401 به عشق مهدی قرآن قرآن کریم فعالیت های قرآنی مهدویت نهج البلاغه نیمه شعبان ماه مبارك رمضان معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران انقلاب اسلامی ایران علوم انسانی اسلامی فلسفه های مضاف فلسفه های مضاف فلسفه های مضاف فلسفه های مضاف اسلامی سازی معرفت شناسی آن جهت بحث می کنند فلسفه مضاف هستی شناسی فلسفه مطلق روش عقلی همه علوم غربی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۰۷۶۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
از شوک داریوش مهرجویی تا داغ کرمان
سال ۱۴۰۲ درحالی به پایان رسید که شوکآورترین حادثه جنایی آن با قتل فجیع داریوش مهرجویی و همسرش رقم خورد و تلخترین حادثه آن نیز جنایت تروریستی در چهارمین مراسم شهادت شهید سلیمانی در گلزاری شهدای کرمان بود. در این گزارش به برخی از مهمترین حوادث این سال اشاره شده است.
به گزارش ایسنا، دومین سال از سده ۱۴۰۰، با خبرهای خوب و بد بسیاری به پایان رسید. در این سال تعداد حریق ها و زلزله هایی که رخ داد کم نبود اما نیروهای امدادی تلاش کردند تا از حجم آسیب و خسارت به مردم کم کنند. در ادامه این گزارش مروری شده است بر مهمترین حوادثی که وقوع آنها درسال ۱۴۰۲ دستکم تا چند روزی در صدر اخبار قرار داشت و افکار عمومی را تحت تاثیر خود قرار داده بود.
نوروز با زلزله، سیل و کولاک!نوروز ۱۴۰۲ در چهارمین روز خود با زلزله همراه شد. در چهارمین روز از فروردین ماه، ساعت ۱۰:۳۰ صبح، زلزله به بزرگی ۵.۶ ریشتر شهرستان های خوی و سلماس را در استان آذربایجان غربی لرزاند. این زلزله ۱۶۵ مصدوم داشت که از این تعداد ۱۳۹ نفر به صورت سرپایی مداوا و ترخیص شدند.همچنین ۲۶ نفر برای ادامه روند درمانی بستری شدند. در ایام پایانی نوروز، ۲۷ استان درگیر برف و کولاک شدند و در ۱۱ استان نیز آبگرفتگی رخ داد، در این ماه گرچه حوادثی نظیر نزاع، گروگانگیری و ... را نیز داشتیم، اما حوادث طبیعی مهمترین اخبار فروردین را به خود اختصاص داد تا احتمالا امدادگران هلال احمر، اورژانس و ... به عنوان چهرههای این ماه در حوزه حوادث انتخاب شوند.
در این ماه اما مرگ یک چهره مشهور حواشی را به دنبال داشت. کیومرث پوراحمد، کارگردان نامدار کشورمان در تاریخ ۱۶ فروردین ماه در یکی از شهرهای شمالی به زندگی خود پایان داد. اطلاعیه به موقع پلیس در خصوص این حادثه از فضاسازیهای احتمالی بعدی جلوگیری کرد، اما تا مدتها مرگ کیومرث پوراحمد سوژه داغ رسانههای سینمایی و البته صفحات حوادث بود.
اردیبهشت کم حادثه و خرداد جنجالیدر اردیبهشت ماه ماجرای مربوط به زیرگرفتن یک روحانی در بلوار مرزداران تهران موجب حساسیت افکار عمومی شد و در نهایت نیز چند روز بعد از حادثه، راننده متواری توسط پلیس دستگیر شد. اردیبهشت در مجموع با کمترین حوادث سپری شد، اما خرداد با حوادث بسیاری از راه رسید که مهمترین آن موج مسمومیت با نوشیدنیهای الکلی بود. در آخرین روزهای این ماه خبر فوت و مسموم شدن چند نفر در کرج حساسیت برانگیز شد، به ویژه آنکه خیلی زود اعلام شد که دلیل این مسمومیتها مصرف مشروبات الکی تقلبی بوده است. این موضوع تا مدتها توجه افکار عمومی را به خود جلب کرد و حتی منابع انتظامی از دستگیری چندین فروشنده مشروبات الکلی که در این مسمومیتها نقش داشتند نیز خبر دادند. این مسمومیت باعث فوت شدن ۱۷ نفر و مسمومیت ۱۸۰ نفر شد.همچنین تعدادی از افراد نیز دچار معلولیت و نابینایی شدند. بر اساس بررسی های دادگستری، مشخص شد این الکل مسموم، از یک کارخانه شهر اشتهارد که برای تولید لوازم آرایشی و بهداشتی سهمیه الکل دارند به صورت غیرقانونی تهیه شده و توسط برخی سودجویان توزیع شده بود.در این پرونده ۹ نفر از تولیدکنندگان و توزیع کنندگان این مشروبات الکی مسموم در کرج دستگیر شدند.
در تاریخ ۲۳ خرداد ماه، یکی از پله های برقی ایستگاه مترو شهید بهشتی دچار نقص فنی شد. در این حادثه بر اثر سقوط از پله برقی، ۱۸ تهرانی مصدوم شدند که از این تعداد ۹ نفر به مراکز درمانی منتقل شده و ۹ تن دیگر نیز خدمات درمانی را در همان محل دریافت کردند. متاسفانه این اتفاق یک بار دیگر نیز در تهران تکرار شد.در ۳۰ خرداد ماه نیز ۴ نفر در اثر سقوط از پله برقی ایستگاه مترو امام خمینی(ره) مصدوم شدند که به مراکز درمانی منتقل شدند. این موضوع واکنشهایی را درمیان برخی از فعالان حوزه شهری و ایمنی نیز به دنبال داشت.
تابستان و اطفاء حریق با بالگردخبرهای بد تیرماه بسیار کم بود تا اینکه با نزدیک شدن به ایام برگزاری کنکور سراسری، انتشار و توزیع سوالات و تجهیزات تقلب در این آزمون افزایش یافت.در سیزدهم تیرماه رئیس پلیس فتا فراجا از دستگیری ۳۲ نفر از مجرمان فعال در حوزه فروش سوالات جعلی و تجهیزات تقلب کنکور فعالیت می کردند و مدیریت ۸۰ فقره صفحه و کانال را بر عهده داشتند خبر داد و گفت: کنکور سراسری در امنیت کامل برگزار می شود، در نهایت نیز کنکور در ایمنی کامل برگزار شد.
در بیست و سوم تیرماه حریق گسترده ای در جاده دماوند رخ داد.این حریق در سه کارخانه مسقف که در مجاورت هم قرار داشتند رخ داده و هر کارخانه حدود ۱۵۰۰ متر مربع مساحت داشت و در واقع آتشنشانان با حریقی به وسعت ۴۵۰۰ متر مربع مواجه شدند. شدت این آتشسوزی به حدی بود که طی چندین نوبت و البته برای اولین بار از بالگرد آبرسان برای تخلیه آب روی محل استفاده شد و در نهایت با تمام اقدامات انجام شده شعلههای آتش در این محل خاموش شد. سه روز بعد، یک فروند بالگرد اورژانس به همراه تکنسینها و کادر پروازی در حال فرود در روستای سرآسیاب اجم از توابع بخش دیشموک در استان کهگیلویه و بویر احمد بود که دچار به اصطلاح فرود سخت و آتش سوزی شد اما خوشبختانه تمامی سرنشینان آن سالم ماندند.
مرداد و حواشی خانهدار شدن سگی به نام چستر!به نیمه یک تابستان گرم رسیده بودیم که در هشتم مرداد ماه پلیس از دستگیری افرادی که به ماموران پلیس راهور در تهران حمله کرده بودند؛ خبر داد. اواسط تیرماه امسال، یک راکب و ترک نشین موتور سیکلت با داشتن سرعت غیرمجاز و تردد خلاف جهت بدون درحال عبور از سطح خیابان انقلاب تهران در حد فاصل میدان انقلاب تا پل کالج بودند که پس از توقف توسط ماموران پلیس راهنمایی و رانندگی مورد اعمال قانون قرار گرفتند. اما این افراد در اقدامی عجیب با قمه به سمت ماموران پلیس راهور حملهور شده و آنان را مورد ضرب و شتم قرار داده و از محل متواری شدند که این افراد در یک عملیات پلیسی در مخفیگاه شان دستگیر و تحویل قانون شدند.
پس از آنکه در خرداد ماه امسال پله برقی های مترو در ایستگاه های شهید بهشتی و امام خمینی(ره) دو حادثه آفریدند، متاسفانه در سیزدهم مردادماه نیز، خبر دلخراشی مبنی بر قطع عضو یک دختر ۹ ساله در پله برقی یک پل عابر در خیابان تختی خبر ساز شد. با حضور عوامل آتش نشانی در محل حادثه، عضو قطع شده از پله برقی جدا شد و کودک به مراکز درمانی اعزام شد. این موضوع بار دیگر ضرورت نظارت بر ایمنی پلههای برقی را نشان داد.
در انتهای این ماه، ویدیویی در شبکه های اجتماعی وایرال شد که در آن یک سگ به نام چستر،صاحب یک واحد آپارتمان در محدوده پونک به نام خودش شده است. پلیس نیز به این ویدیو واکنش نشان داد و با شناسایی محل بنگاه املاک مربوطه در منطقه جنت آباد مرکزی،متصدی این بنگاه را دستگیر و واحد صنفی آن را نیز پلمب کرد. ویدیوی منتشر شده از این اقدام موجی از انتقادات و واکنش منفی افکار عمومی را درپی داشت و پلیس نیز علت مداخله خود را همین موضوع اعلام کرد.
شهریور؛ از سوختن سارقان تا کشته شدن ۶ کارگر معدنآخرین ماه تابستان ۱۴۰۲، با حریق در کارخانه تولید ساندویچ پنل(فومسازی) شیراز آغاز شد که این حادثه ۲۳ مصدوم بر جای گذاشت اما با اقدام به موقع آتش نشانی، آتش به مخزن گاز "پنتان" نرسید و از وقوع یک انفجار جلوگیری شد. همچنین در بامداد ششم شهریورماه، دو سارق با استفاده از یک دستگاه خودرو پراید در محل خط لوله انتقال نفت عسلویه به پالایشگاه نفت بندرعباس حوالیِ روستای کشار در بندر با هدف سرقت اقدام به سوراخ کردن خط لوله کردهاند که منجر به آتشسوزی شده است. در این حادثه این دو سارق بر اثر حریق جان باختند و خودرو آنان نیز در آتش سوخت.
در نیمه شهریور ماه، انفجاری در معدن زغال سنگ طزره دامغان رخ داد. طبق گزارشهای اولیه، تجمیع گاز متان در داخل تونل علت وقوع انفجار بوده است. متاسفانه شش کارگر معدن در این انفجار جان خود را از دست دادند. کارفرمای این معدن، به اتهام قتل غیرعمدی ناشی از حوادث کار شش کارگر معدن، ناشی از بی احتیاطی و بی مبالاتی در حین کار در معدن طزره، محکوم به سه سال حبس تعزیری شد. همچنین دادگاه حکم تبرئه متهمان ردیف دوم و سوم پرونده را صادر کرد.شرکت زغال سنگ البرز شرقی به عنوان متهم دیگر پرونده در جایگاه شخص حقوقی محکوم به پرداخت شش فقره دیه کامل مرد مسلمان در حق اولیای دم شد.
شوک بزرگ در مهرماه، قتل فجیع داریوش مهرجویی و وحیده محمدیفرمهر ماه که با آرامش آغاز شده بود، با آرامش به پایان نرسید و تاریخ بیست و دوم این ماه، میزبان شوکهکنندهترین خبر جنایی سال شد. در ساعات پایانی روز ۲۲ مهرماه، خبر قتل داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدیفر بر خروجی رسانه ها قرار گرفت. دختر این زوج با رسیدن به ویلای شخصی شان در زیبادشت، با جسد غرق در خون پدر و مادرش مواجه شده و با پلیس تماس گرفته بود. متاسفانه این دو نفر بر اثر ضربات متعدد چاقو به گردن و سایر اعضای بدن جان خود را از دست داده بودند. در روزهای ابتدایی برسی این پرونده، شایعات مختلفی در خصوص این قتل منتشر شد اما حدود یک هفته بعد با بازداشت باغبان خانه مهرجویی و سه همدست دیگرش، موج این شایعات و اظهارات جامعه هنری در مورد این پرونده به شدت کاهش پیدا کرد. متهمان این پرونده به قصاص و حبسهای بلندمدت محکوم شدهاند و البته همچنان رسیدگی به آن ادامه دارد.
آبان و آتش کمپ ترک اعتیاداوایل مهرماه سال جاری، «آرمیتا گراوند» دانش آموز تهرانی، هنگام عزیمت به مدرسه در ایستگاه مترو میدان شهدا دچار افت فشار و بیهوشی متاسفانه او بعد از ۲۸ روز بستری در بخش مراقبهای ویژه، در آبان ماه، درگذشت. ماجرای بیهوشی این دختر نوجوان به صورت گسترده ای منتشر شد و عده ای شایعه کردند کسی این فرد را هول داده است تا اینکه با انتشار عکس و فیلم های دوربین مداربسته مترو این شایعات تکذیب شدند.بر اساس نظریه رسمی پزشکان، آرمیتا گراوند پس از افت ناگهانی فشار خون، دچار سقوط، ضربه به مغز و به دنبال آن تشنج مداوم، کاهش اکسیژن رسانی مغزی و ادم مغزی شده بود.
آبان ماه تازه به نیمه رسیده بود که خبر یک آتش سوزی گسترده در یک کمپ ترک اعتیاد در لنگرود خبرساز شد. در بررسیها مشخص شد یک نفر در خارج از کمپ، با پرتاب کردن مواد اشتعال زا به درون ساختمان، باعث این آتش سوزی شده است. علت این حریق اختلاف و کینهتوزی یکی از بیماران سابق این کمپ با مدیران عنوان شد. متاسفانه در این آتش سوزی، ۳۲ نفر که قصد بازگشت به زندگی را داشتند و با آرزوی ترک کردن اعتیاد در این کمپ بستری شده بودند؛ جان خود را از دست دادند و ۱۶ نفر مصدوم شدند. مصدومان دچار سوختگی های ۴۰ تا ۶۰ درصد شده بودند که برای مداوای آنان تیم مخصوص تشکیل شد.
علاوه بر فردی که باعث این آتش سوزی ده بود؛ این پرونده هفت مقصر حقیقی و حقوقی دیگر نیز داشت زیرا ظرفیت این کمپ ۳۰ نفر بود اما ۴۹ نفر را پذیرش کرده بودند. محمد حیدری کمپ ترک اعتیاد «گام اول رهایی» لنگرود پس از تحمل دوماه از مدت زمان حبس خود، بر اثر عارضه قلبی در زندان لاهیجان درگذشت.
این ماه پرحاشیه، با خبر دستگیری پدری که فرزند شش ساله خود را مجبور می کرد تا جلوی دوربین برای جذب فالور بیشتر، به استفاده از الفاظ رکیک استفاده و تظاهر به شرابخواری کرده بود، به پایان رسید.کلیپ های تولید و منتشرشده از سوی این فرد نقض آشکار حقوق کودکان و از مصادیق بارز کودک آزاری بود، علاوه بر آن ترویج شرابخواری، نوچه پروری، به کار بردن الفاظ رکیک جنسی توسط کودکان و ... نیز از سوی پدر این کودک انجام شده بود.
آذر و شهادت ۱۱ مامور و سرباز پلیس در راسکآذرماه ۱۴۰۲ اما ماه ماموران و سربازان مظلوم پلیس بود. در ساعت ۲ بامداد جمعه ۲۴ آذرماه، تعدادی از تروریستهای گروه جیش الظلم، به یک کلانتری در شهرستان راسک در استان سیستان و بلوچستان حمله کردند. همچنین برای جلوگیری از رسیدن نیروهای کمکی هم در مسیر اعزامی کمین زدند. متاسفانه در این حمله ۱۱ نفر از کارکنان فراجا از افسران ارشد و سرباز به شهادت رسیدند و شش نفر از ماموران نیز مجروح شدند. در این حمله، تعدادی از تروریستها نیز کشته شده و تعدادی نیز در محاصره پلیس قرار گرفته و دستگیر شدند. این حادثه تا مدتها مورد توجه مردم قرار داشت و پلیس نیز با انجام اقدامات اطلاعات افراد کلیدی و موثر در این ماموریت تروریستی را شناسایی و بازداشت کرد.
در این ماه بازگشت یک خواننده زیرزمینی و پرحاشیه به کشور هم جنجالبرانگیز شد. امیرحسین مقصودلو که در میان مردم ایران به تتلو شهرت دارد در این ماه وارد کشور شده و بلافاصله بازداشت شد. حدود یک ماه قبل از بازگشت تتلو به کشور، اخباری مبنی بر ورود پلیس ترکیه به ماجرای خانه محل زندگی او فراگیر شده بود.
دی ماه و داغ کرماندر مراسم چهارمین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی در گلزار شهدای کرمان، وقوع دو انفجار در مسیر گلزار شهدای کرمان، تلخترین حادثه سال را رقم زد. در این حمله که توسط دو تروریست برنامه ریزی و اجرا شده بود؛ دست کم ۸۱ نفر اعم از نوزاد، کودک و نوجوان و بزرگسال و کهنسال به شهادت رسیدند و بیش از ۱۵۰ نفر مصدوم شدند. در میان آسیب دیدگان این حمله تروریستی، نام تعدادی از ماموران پلیس و امدادگران هلال احمر نیز به چشم میخورد. تنها در یک مورد، در خانواده سلطانی، ۹ نفر از اعضای این خانواده به شهادت رسیدند. بعد از این حادثه دستگاههای امنیتی از شناسایی و بازداشت شماری از افراد مرتبط با این جنایت تروریستی خبر داد.
حادثه تروریستی کرمان یکی از بزرگترین حوادث تروریستی رخ داده در کشور بود که موجی از همبستگی را علیه اقدامات تروریستی در کشورمان به دنبال داشت.
بهمن و آتش در بیمارستان گاندیبا فرارسیدن بهمن ماه بود که یکی از کارکنان وظیفه پادگان باغین در استان کرمان که در حال نگهبانی بود، ناگهان وارد آسایشگاه شده و هم خدمتی های خودرا به گلوله بست. او سپس با دو قبضه اسلحه و تعدادی خشاب متواری شد. این فرد در نهایت در یکی از شهرستانهای استان کرمان(زرند) و پس از سرقت مسلحانه دو دستگاه خودرو، دستگیر شد. متاسفانه در این تیراندازی پنج نفر از سربازان وظیفه، جان خود را از دست دادند. این حادثه ضرورت توجه بیشتر به سلامت روان سربازان را بر سرزبانها انداخت.
این ماه خبر مهم دیگری نیز داشت که می توانست به یک فاجعه ختم شود اما با اقدام به موقع ماموران آتشنشانی ختم به خیر شد. در پنجمن روز از بهمن ماه امسال بیمارستان گاندی دچار حریق شد. با اقدام به موقع آتش نشانان و دیگر نیروهای امدادی از جمله اورژانس، همه بیماران از جنین و نوزاد تا بیماران بستری در ای.سی.یو بدون هیچ مشکلی از ساختمان تخلیه شدند و خوشبختانه این حادثه تلفات جانی نداشت اما دوباره بحث ایمنی ساختمان ها را بر سر زبان ها انداخت.
اسفند و کلاهبرداری کوروش کمپانی از ۵۰۰۰ نفرآخرین ماه سال، با خبر فرار کردن مالک اصلی «کوروش کمپانی» آغاز شد. صاحب این شرکت که ادعا می کرد تنها با ۲۰ میلیون تومان پس از چند روز، افراد را صاحب آخرین مدل تلفن همراه آیفون ۵۰ میلیونی میکند؛ با نزدیک شدن به ایام پایان سال، به خارج از کشور فرار کرد. این پرونده بیش از ۵۰۰۰ مالباخته دارد و ۵ نفر دیگر از مجرمان مرتبط با آن دستگیر شدهاند. مدتی بعد نیز اعلان قرمز اینترپل برای مدیر کورش کمپانی صادر شد اما او هنوز دستگیر نشده است.و
جاری شدن سیلاب در استان سیستان و بلوچستان از جمله حوادث طبیعی آخرین ماه سال بود که باعث آسیب به برخی خانه و جاده ها شد. همچنین تعدادی از هموطنان در چابهار دچار آبگرفتگی منازل شدند که نیروهای امدادی به کمک آنها رفتند. آمار فوتی ها و مصدومان چهارشنبه سوری نیز مثل هر سال، از جمله خبرهای بد آخر سال هستند که در این روز بیش از سه هزار نفر مصدوم شدند و ۱۴ نفر جان خود را از دست دادند. همچنین چند روز بعد، متاسفانه باقی مانده های یک نارنجک نیز باعث انفجار و قطع سه انگشت یک پاکبان شد.
حالا با تجربهای از حوادث ریز و درشت وارد سالی جدید شدهایم. سالی که شاید آرزوی همه ما در آغاز این باشد که هیچ حادثهای در هیچکجا و برای هیچکس رخ ندهد.
انتهای پیام